عبدالکریم احسانی

personal websit abdolkarim ehsani

عبدالکریم احسانی

personal websit abdolkarim ehsani

رمضان آمد ...

 چند روزیست که می خواهم از حال و هوای خوب و روزهای زیبای رمضان بنویسم اما راستش را بخواهید هر چه فکر میکنم فعلا چیز خاصی برای نوشتن به ذهنم نمی رسد ؛  می گذارم در اختیار کیبورد وانگشتانم تا به کمک هم هرچه دل تنگشان میخواهد تایپ کنند !

رمضان آمد، رمضان دوباره آمد آنهم ناگهانی از فراز بلندترین قله های ممکن با ارمغانی از استجابت ، رمضان دوباره آمد سبک و رها مثل  آن کبوتر آزادی که در فضای آبی نیلگون آسمان پرواز را زمزمه می کند رمضان آمد و شهر این خسته ی روز مرگیها را از بستر غفلت بیدار کرد،حالا نیمه شب ها تمام شهر به قنوت عشق می ایستد وبر فراز بلند ترین بام های شوق خویش عاشقانه قران می خوانند حالا هر غروب و هر سحر دوباره سفره های استجابت پهن می شوند و از گلدسته های مسجد عطر شکوفای اذان می آید.  

می روم تا وضو بگیرم باز از سرچشمه های زلال سحر    

                                      خوانده امشب اذان بیداری روی گلدسته های بلال سحر  

   آری رمضان دوباره آمد با خاطره سبزآن مرد خرما به دوش آن مردی که هر شب در کوچه های غربت در خانه فقیران را یک به یک می زد و دست های محبتش را روی سر یتیمان می کشید، خاطره سبزآن مردی که در سحرگاه نماز عشق را با خون تمام کرد و پر کشید .

 آری رمضان دوباره آمداما قبل از آنکه فکرش را بکنی تمام می شود و مثل ماهی سرخ حوض از لای دست های ما سر می خورد، تا چشم باز می کنیم می بینیم چقدر دستهایمان خالی است و موهبت رمضان را تا یک سال دیگر از دست داده ایم و آیا تا سال دیگر که او برمی گرددما باشیم یا نباشیم 

ادامه مطلب ...

زلال ترین ها

آدم های ساده را دوست دارم

همانهایی که بدی هیچکس را باور ندارند 

همانهایی که برای همه کس لبخند دارند

همانهایی که بوی ناب آدم میدهند. 

 

(دکترشریعتی )

... ای آزادی!

از وقتی ممنوع شدی

زمان، سخت و سنگین

زمین، تنگ و تاریک

و من، افسرده و غمگینم

... ای آزادی!

هر کجا هستی باش،

دیگر عادت کرده‌ام

با خیالت

این شب تاریک را روشن کنم

... ای آزادی!

  

غم انگیز ترین جک

 هی !!! تاحالا غم انگیز ترین جکی که شنیدی چی بوده ؟! 

یه بار یه نفر داشت توی یک جمع که من هم بودم جک تعریف می کرد : !!! 

یه هویی گفت : 

یه روز از یک خارپشت می پرسن بزرگترین آرزوت چیه ؟! 

اشک تو ی چشماش حلقه میزنه ومیگه ! 

این که یک نفر بغلم کنه !!! 

وقتی اون شخص این جک رو گفت همه خندیدن !!! ولی من که طبق معمول حتی توی شاد ترین وشلوغ ترین جمع ها غم میاد سراغم واز بس که منو دوست داره پیدام می کنه چشام پر اشک شد ! پر اشک شد به حال خارپشتی که هیچ وقت کسی نوازشش نکرد ونبوسیدش!

 من از همه کبوترهای سفید وقشنگ دنیا بدم میاد! عاشق گوش کردن آواز کلاغم نه قناری !! 

 ودوست دارم تمام خارپشت های دنیا را در آغوش بفشارم وببوسم ! 

 

 این مطلب کپی شده است .